اسکات کوک کاملاً تکامل برند و ماهیت تعاملی آن را خلاصه کرد.
شرکت ها صرفاً نمی توانند یک مفهوم موفق برندسازی را ارائه دهند و کورکورانه بدون در نظر گرفتن عوامل خارجی مانند انجمن های مشتریان ، اعتقادات و احساسات و همچنین تلاش های رقبا ، به آن بچسبند.
نکته این روند پیچیده این است که راه خود را به قلب و ذهن مخاطبان خود پیدا کنید و مارک خود را از رقابت خود متمایز کنید.
ساختن یک برند موفق ، تعهدی است که شامل بسیاری از کارهای مختلف است که باید به اتمام برسند و عناصری که باید کلیک کنند.
درست است که هیچ دستور العمل دقیق به طرز جادویی تجارت شما را به یک مارک تبدیل نمی کند ، اما این لزوما چیز بدی نیست ، عمدتاً به این دلیل که شما قادر خواهید بود خلاقیت خود را رها کنید و نامی ایجاد کنید که با اندازه شما رشد کند و تکامل یابدپایه مصرف کننده
1 - مخاطبان و احساسات آنها را مشخص کنید
اگرچه این یک گام مهم در جهت ایجاد برند موفق است ، اما بسیاری از شرکت ها نمی توانند به آن توجه کنند و مخاطبان هدف خود را به اندازه کافی تجزیه و تحلیل کنند.
این امر معمولاً منجر به تلاشهای برندسازی ناسازگار و عدم ارائه و ارائه ارزش منحصر به فرد برای مخاطبان شما می شود.
به دلیل آگاهی از نقاط درد مشتری بالقوه خود و ارائه محصولی که به آنها کمک می کند ، باید بدانید که چه کسی در حال حل و فصل شما خواهد بود و مارک های شما حل خواهد شد.
به یاد داشته باشید که رقبای شما نیز محصولات مشابهی دارند ، بنابراین علاوه بر تلاش برای کمک به مشتریان خود ، شما همچنین باید آنها را ترغیب کنید که محصول شما بهتر از سایر موارد موجود در بازار است.
برای انجام این کار ، استفاده از زمین مناسب ، پرداختن به مخاطبان خود به زبان آنها ضروری است و داستانی را برای آنها تعریف می کنید که می توانند با آنها ارتباط برقرار کنند.
با این حال ، چگونه می خواهید آنها را به گوش دادن به داستان خود بپردازید و بدانید که شما همان چیزی هستید که آنها نیاز دارند و می خواهید؟
یک برچسب جذاب ، ساخته شده به روشی که توجه مخاطبان شما را به خود جلب کند ، اولین و مهمترین قدم است.
این امر با مخاطبان شما طنین انداز خواهد شد و پیام برند شما را به روشی به یاد ماندنی ، معنی دار و دوست داشتنی برقرار می کند.
سادگی ماده نهایی و اساسی یک برچسب کامل است ، به همین دلیل استاندارد طلایی برای آهنگسازی آن از سه تا چهار کلمه استفاده می کند (دادن یا گرفتن).
Just Do It, I'm Lovin' It, Designed for Driving Pleasure یا America Runs on Dunkin، نمونه هایی از شعارهای شوخ و در عین حال بسیار هوشمندانه هستند که جوهر نایک، مک دونالد، BMW و Dunkin' Donuts را به ترتیب در یک زوج خلاصه می کنند. از کلمات
با این حال، دو جمله مسترکارت طولانی است: «چیزهایی وجود دارد که با پول نمی توان خرید. برای هر چیز دیگری، MasterCard وجود دارد» به ما نشان می دهد که قوانین برای شکستن وجود دارند.
این شعار احساسات قدرتمندی را برانگیخت و همراه با یک آگهی تبلیغاتی به یاد ماندنی که در آن پدری پسرش را به یک بازی بیسبال می برد، دقیقاً چیزهایی است که مردم می خرند (جناسی در نظر گرفته شده).
این وظیفه شماست که احساسات مناسبی را شناسایی کرده و از آن استفاده کنید که احتمالاً مخاطب شما را به حرکت در می آورد.
2 - وفاداری کلید است
بدون مشتریان وفادار هیچ برندسازی موفقی وجود ندارد.
صفحه ای از کتاب اپل را در نظر بگیرید، چرا که این برند دارای ارتش گسترده ای از طرفداران و دختران طرفدار است که نه تنها روز و شب هنگام عرضه یک محصول جدید در مقابل فروشگاه های اپل در صف منتظر می مانند، بلکه از نظر مذهبی برند را تبلیغ می کنند و از آن دفاع می کنند. دنیای آنلاین و آفلاین
راز چنین پدیده وفاداری به برند چیست؟
ارزش احساسی ای که اپل ارائه می دهد باعث می شود مخاطبان خود باور کنند که در صورت خرید محصول، نسخه های بهتری از خود خواهند شد.
یکی دیگر از استراتژیهای به همان اندازه مهم این است که با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، به آنچه میگویند گوش دهید، ارتباط برقرار کنید و در گفتگوهای معنادار و مستقیم با آنها شرکت کنید.
مخاطبان خود را از طریق محتوای آموزنده، انتشار دیجیتال با کیفیت و رسانه های اجتماعی فعال درگیر نگه دارید.
یک یادداشت تشکر شخصی به درستی برخورد می کند و نشان می دهد که برای وفاداری آنها ارزش قائل هستید.
رایگانها و سواگ نیز ابزارهای ضروری برای تلاشهای شما برای وفاداری هستند، نه تنها به این دلیل که مردم چیزهای رایگان را دوست دارند، بلکه به این دلیل که وقتی اصل روانشناختی رفتار متقابل شروع شد، بلافاصله پس از اینکه یکی از مارکهای تازه خود را به آنها دادید، مجبور به خرید از شما خواهند شد. اقلام به عنوان هدیه
3- رقبای خود را بشناسید
باز هم، این قطعه خرد خاصی نیست که چیزی ناشناخته را کشف کند که می تواند دنیای برندسازی موفق را متحول کند، بلکه دانش رایج است.
بسیاری از شرکتها از این تاکتیک یواشکی تا حد امکان استفاده نمیکنند و در نتیجه از رقبای خود پیشی نمیگیرند.
آیا اینجا در مورد جاسوسی صحبت می کنیم؟به هر حال!
با مشاهده آنچه رقابت شدید شما در رسانه های اجتماعی انجام می دهد ، نحوه تعامل آنها با مشتریان ، نحوه تبلیغ برند خود یا اینکه چگونه آنها ارزش های منحصر به فرد خود را برجسته می کنند ، به شما در کسب یک مزیت رقابتی کمک می کند.
لازم به ذکر نیست که آنها و مخاطبان شما با هم همپوشانی دارند ، بنابراین این یک فرصت خوب است که بتوانید برخی از مشتریان آنها را به سرقت ببرید.
وقتی صحبت از ورزش می شود ، یک رقابت خاص و برش وجود دارد که ده ها سال است که در آن برگزار می شود-نایک و آدیداس.
این غول آلمانی مشهور تصمیم گرفت تا در سال 2014 از Herzogenaurach در بایرن ، در حوضچه به پورتلند ، اورگان حرکت کند.
ظاهراً این برند معتقد است که نزدیک شدن دوستان و دشمنان ضروری است ، زیرا این مکان عملاً پرتاب سنگ از دفتر مرکزی نایک است.
اگرچه COLA WARS ، مجموعه ای از تبلیغات و تبلیغات آغاز شده توسط Coca-Cola و Pepsi در دهه 1980 ، این دوره را نشان می دهد که رقابت بین این Behemoths نوشابه های قند تلخ شده است ، این دو شرکت در تلاش بودند تا یکدیگر را از یکدیگر خارج کننداز روزهای اولیه آنها
به عنوان مثال ، در طول رکود بزرگ دهه 1930 ، پپسی تصمیم گرفت تا در تلاش برای جلب مصرف کنندگان به بطری های بزرگتر فروخته شده با همان قیمت تغییر کند و به آنها نشان دهد که آنها اهمیت می دهند.
4 - سازگار باشید
قوام یک عنصر مهم برند موفق شما است.
اینگونه است که مخاطب هدف شما می تواند مارک شما را بشناسد و درک کند که آنها همیشه همان محصول یا خدماتی را که دوست دارند دریافت می کنند.
زندگی با قول برند شما و ارائه آنچه به مشتریان خود عادت کرده اند ، باید در هسته تلاش های مارک تجاری شما باشند.
این راهی برای ایجاد اعتماد و وفاداری است و به دنبال یک پیگیری مداوم است.
این مهم است که تأکید کنیم که هم کیفیت محصولات شما و هم عناصر بصری و روایی آنها باید سازگار باشند.
با این حال ، شایان ذکر است که انعطاف پذیری یک کیفیت مطلوب است ، به این معنی که مارک هایی که می توانند به هویت اصلی و واقعی خود ادامه دهند ، و در عین حال آن را مدرن سازی کرده و با نیازهای مشتریان خود که موفق به تسلط بر صنعت خود هستند ، سازگار شوند.
بیایید به عنوان نمونه لوی را بگیریم.
این شرکت با تهیه Dungarees محکم و ساخته شده به معدنچیان که برای جستجوی طلا و زندگی بهتر به کالیفرنیا آمده بودند ، آغاز شد.
لوی قبلاً یک برند طبقه کارگر بود و طی چند دهه ، آن را به پوشاک جذاب برای جوانان سرکشگر تبدیل کرد و سرانجام در فرهنگ اصلی مستقر شد.
با این حال ، همه این تغییرات در مورد نوسازی طراحی آنها بود ، در حالی که شلوار جین لوی ارزشهای اصلی خود را حفظ می کرد - کیفیت ، اصالت و نوید آینده ای بهتر ، که این شرکت ها هستند که این شرکت را مشهور کرده است.
کمپین "برو بیرون" که در پی طوفان کاترینا آغاز شد که یکی از فاجعه بار طبیعی در تاریخ ایالات متحده بود ، سخنان والت ویتمن و مفهوم وی از "آمریکایی های جدید" را فراخواند و به این ترتیب امیدی به مردم می دادو بازگشت به ریشه های پیشگام خود.
از طرف دیگر ، بدنام فیاسکو جدید کک در سال 1985 نشان داد که نوآوری های تکان دهنده می تواند چیز بدی باشد ، زیرا کوکا کولا بخشی از سهم بازار خود را از دست داد و همچنین مبلغ ناشناخته ای را از دست داد.
5 - مارک موفق نیز در داخل اتفاق می افتد
هنگامی که آنها کلمه "برندسازی" را می شنوند ، بیشتر افراد تمایل به فکر کردن در مورد به اصطلاح برندسازی خارجی دارند ، که این جنبه استراتژی است که با ایده تأثیرگذاری بر عقاید و رفتار خرید آنها به مصرف کنندگان هدایت می شود.
با این حال ، برندسازی داخلی به همان اندازه مهم است ، زیرا ما در دنیایی زندگی می کنیم که بازاریابی از دهان با کمک رسانه های اجتماعی حرکت قابل توجهی به دست آورده است ، و کارمندان شما بهترین سفیران برند شما هستند (یا باید باشند).
با مشارکت آنها در ارتقاء برند شما ، سازگاری برند ذکر شده در بالا امکان پذیر خواهد بود ، زیرا اگر کارمندان شما به آن اعتقاد ندارند و نام تجاری شما را زندگی نمی کنند ، تمام تلاش های موفق برندسازی شما حاصل نمی شود.
ارتباط آنها با مشتریان شما باید با فرهنگ و ارزشهای برند شما مطابقت داشته باشد.
مارک داخلی و خارجی را با استفاده از داستان پردازی ترکیب کنید.
نایک این مهارت را تسلط داشت ، و داستان افسانه ای آنها در مورد بنیانگذار آن بیل برمن ، که از آهن وافل خانواده اش استفاده می کرد و در تلاش برای ساخت کفش بهتر ، لاستیک را در آن ریخت.
بنابراین ایجاد طراحی وافل نمادین برند ، نمونه ای عالی است ، زیرا این مرد نسبت به سایر چهره های ورزشی معاصر با توافق گسترده ای که از آن استفاده می کند ، به هویت نایک در نگاه کارمندان این شرکت اهمیت بیشتری دارد.
6 - یک هویت برند بصری چشمگیر ایجاد کنید
جدا از جذب مخاطبان خود با تمام این خصوصیات و ارزشهای درونی برند خود ، باید به آنها آب نبات چشم نیز بدهید.
با انتخاب طراحی آرم ، رنگ های برند ، قلم ها و تنظیم لحن ارتباط شما ، همه از مرحله اول ناشی می شود - شناسایی مخاطبان خود.
بعد از اینکه تکالیف خود را انجام داده اید و با آنها صحبت کرده اید ، وقت آن است که نمادی بصری ارائه دهیم که به بهترین وجه نمایانگر برند شما باشد و خصوصیات ، ارزش ها و هویت اصلی آن را تجسم کند.
قانونی مشابه با اشاره به ایجاد یک طراحی آرم شرکت نیز در اینجا اعمال می شود.
طراحی سادگی و تمیز و براق باعث می شود تا برند شما به یاد ماندنی و قابل تشخیص باشد.
آمازون از یک طراحی آرم کاملاً مینیمالیستی و در عین حال هوشمند استفاده می کند که فقط از نام این برند و یک فلش نارنجی کوچک و نارنجی که از نامه A به نامه Z اشاره دارد ، تشکیل می دهد ، بنابراین به طور ظریف به مشتریان اطلاع می دهد که این شرکت تقریباً همه چیز را می فروشد.
انواع روش هایی برای نزدیک شدن به برند موفق شما وجود دارد ، اما مهم نیست که از چه زاویه ای استفاده می کنید ، این شش مرحله برای رسیدن به زیر پوست مشتریان ضروری است.< SPAN> بعد از انجام تکالیف خود و تأسیس با کسی که با او صحبت می کنید ، زمان آن رسیده است که نمادی بصری ارائه دهید که به بهترین وجه نمایانگر برند شما باشد و خصوصیات ، ارزش ها و هویت اصلی آن را تجسم کند.