معنی تجارت به انگلیسی

  • 2022-08-28

همچنین می توانید کلمات، عبارات و مترادف های مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

اسم تجاری (BUSINESS)

  • تجارت رونق در ماشین های ویدئویی دست دوم وجود دارد.
  • امسال سال سختی برای تجارت موتور بوده است.
  • او یک تجارت خانوادگی است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.
  • برای مدیران فروش مدرن، یک کالسکه یکی از ابزارهای تجارت است.
  • بازرگانان ناله می کردند که تجارتشان خراب خواهد شد.
  • تولید مواد افزودنی
  • تولید زیستی
  • ورق زدن
  • تکنولوژی پاک
  • قالب گیری فشاری
  • در سطح صنعت
  • قالب گیری تزریقی
  • بین صنعتی
  • درست سر وقت
  • صنعت سبک
  • غیر صنعتی
  • غیر صنعتی
  • غیر فنی
  • از پیش ساخته شده
  • پیش ساخته
  • صنعت غروب آفتاب
  • مصنوعی
  • به صورت مصنوعی
  • شیشه ای شدن
  • ولکانیزه

همچنین می توانید کلمات، عبارات و مترادف های مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

همچنین می توانید کلمات، عبارات و مترادف های مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

فعل تجارت (خرید و بفروش)

  • چندین ماه قبل از شروع تجارت سودآور شرکت گذشت. آمریکایی ها خز را با مهاجران اولیه اروپایی معامله می کردند.
  • در این مدت، معاملات سهام در بازار آزاد ادامه خواهد یافت.
  • فقط غرفه داران دارای مجوز مجاز به تجارت در اینجا هستند.
  • این یک تجارت خانوادگی معتبر است که بیش از 50 سال در شهر تجارت می کند.

همچنین می توانید کلمات، عبارات و مترادف های مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

فعل تجارت ( EXCHANGE )

مبادله کردن چیزی، یا توقف استفاده یا انجام کاری و شروع به استفاده یا انجام کار دیگری به جای آن:

  • متناوب
  • متناوبا، از سوی دیگر
  • دور چیزی چانه بزنید
  • از طرف
  • تغییر دهید
  • بجای
  • بجای
  • جای
  • چیزی را جبران کند
  • نام
  • هرزه
  • کفش
  • آواز خواندن
  • پاسخ کسی به کسی/چیزی اصطلاح
  • یدکی
  • گام
  • اصطلاح قدم به کفش کسی
  • وارد اصطلاح نقض شوید
  • زیر چیزی
  • جایگزینی

همچنین می توانید کلمات، عبارات و مترادف های مرتبط را در موضوعات پیدا کنید:

افعال مرکب

تجارت |دیکشنری آمریکایی

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

اسم تجاری [C/U] (خرید و فروش)

اسم تجاری [C/U] (JOB)

یک شغل، به ویژهکاری که به مهارت خاصی نیاز دارد و شامل کار با دست یا نوع کاری است که در آن چنین مهارت هایی مورد نیاز است:

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

فعل تجارت [I/T] (خرید و فروش)

فعل چند قسمتی

تجارت |انگلیسی تجاری

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

از دست دادن/تقویت تجارت بسیاری از مغازه های کوچک محلی از زمان افتتاح سوپرمارکت تا 50 درصد تجارت خود را از دست داده اند.

همچنین ببینید

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

مرورگر شما از صدای HTML5 پشتیبانی نمی کند

دادن چیزی که مالک آن هستید به عنوان بخشی از پرداخت برای چیزی که خریداری می کنید، به ویژه نوع جدیدی از همان محصول:

مبادله کردن چیزی، یا توقف انجام یا استفاده از چیزی و شروع به انجام یا استفاده از چیز دیگری به جای آن:

sth را با sth معامله کنید اکثر سرمایه گذاران هر روز یک بازار در حال صعود را با یک شاخص نوسان معامله می کنند.

همچنین ببینید

افعال مرکب

نمونه هایی از تجارت

این نشان می دهد که برای اهداف زیست محیطی مهم است که واکنش تغییرات فنی به تجارت را مدل کنیم.

با این حال، آنچه استدلال در این بخش نشان می‌دهد این است که مدل‌های ساده از جمله شوک‌های خاص به طور قابل‌توجهی باعث افزایش قابل توجهی مبادله ریسک و بازده نمی‌شوند.

بر خلاف امور کیفری و پلیس تجارت و بازار، دادگاه‌های دینی هیچ گونه قدرت اجرایی در امور خانواده نداشتند.

نتایج نشان می‌دهد که اگرچه تأثیر کوتاه‌مدت اصلاحات باعث افزایش فقر می‌شود، اما در بلندمدت آزادسازی تجارت باعث کاهش فقر می‌شود.

فرض سوم به مواردی مربوط می شود که در آن تفاوت های تعرفه ای بین کشورها ممکن است مشکلاتی را برای تجارت درون منطقه ای ایجاد کند که در غیر این صورت به وجود نمی آمد.

جدول 8 مبادلات اقتصادی سه گزینه کاربری زمین شبیه سازی شده را در کل چهار حوضه در مجموع نشان می دهد.

مطالعاتی از این دست در سایر سایت‌ها می‌تواند دیدگاه جامع‌تری در مورد مبادلات اقتصادی گزینه‌های مختلف کاربری اراضی در حوضه‌های آبریز جنگلی ارائه دهد.

در میان پیشنهاداتی که به طور تجربی در این مقاله ارزیابی شده‌اند، این یکی بدترین مبادله بین هزینه و دقت را نشان می‌دهد.

تئوری مطلوبیت مورد انتظار، مبنای نظری را برای ترجیح قمار استاندارد بر معاوضه زمانی به عنوان معیار معیار مطلوبیت فراهم می کند.

فرض کنید اصلاحات مبادلات خارجی و تجارت می تواند ابتدا انجام شود. اگر نیروهای قدرتمند داخلی افزایش قیمت انرژی را به تاخیر انداختند.

این نمونه ها از سازمان ها و از منابع موجود در وب هستند. نظرات موجود در نمونه ها بیانگر نظر ویراستاران دیکشنری کمبریج یا انتشارات دانشگاه کمبریج یا مجوز دهندگان آن نیست.

مشارکت با تجارت

تجارت

اینها کلماتی هستند که اغلب در ترکیب با تجارت استفاده می شوند.

برای مشاهده نمونه های بیشتری از آن، روی یک collocation کلیک کنید.

در سال 1999 ارزش تجارت فرامرزی خدمات در سراسر جهان بالغ بر 1350 میلیارد دلار یا حدود 20 درصد کل تجارت فرامرزی بود.

این نمونه ها از سازمان ها و از منابع موجود در وب هستند. نظرات موجود در نمونه ها بیانگر نظر ویراستاران دیکشنری کمبریج یا انتشارات دانشگاه کمبریج یا مجوز دهندگان آن نیست.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.