بازارهای مالی در یک زمان معین با خریداران و فروشندگان یا وام دهندگان به خریداران مطابقت دارند و عملکرد اقتصاد را منعکس می کنند. دی امند و عرضه تابعی از بازار هستند. کسب و کارها برای رشد و گسترش کسب و کار مربوطه خود به سرمایه نیاز دارند جایی که بازار مالی نقش مهمی در ایجاد سرمایه و تولید کالاها و خدماتی دارد که دسترسی به سرمایه را فراهم می کند. در یک بازار به خوبی توسعه یافته و کارا, هزینه های معامله همیشه پایین تر با انتقال موثر وجوه; این می تواند معنی نیز کاهش هزینه های تامین مالی و بازگشت امن سرمایه گذاری. در کشورهای در حال توسعه که بازار مالی محدودی دارند, سیستم حقوقی ضعیف, شفافیت ممکن است افزایش سرمایه را پرهزینه تر کند و بازده پس انداز یا سرمایه گذاری را در مقابل خطر کاهش دهد. یک بازار مالی خوب به ایجاد ثروت کمک می کند و ارتباط بین پس انداز و سرمایه گذاری را فراهم می کند که نیازهای مالی کوتاه مدت و بلند مدت هر دو بخش خانوار و شرکت ها را از طریق بسیج موثر و تخصیص مازاد تامین می کند.
عوامل اقتصاد کلان ذکر شده مانند رشد, تورم, چرخه کسب و کار, و غیره تاثیر قوی بر بازارهای مالی. ساختارهای مالی به مشاغل و شرکت ها کمک می کند و به رشد شغل و به نوبه خود توسعه اقتصادی و تجارت رو به رشد کمک می کند. افزایش تجارت منجر به افزایش رقابت مانند فروش و بازاریابی می شود که باعث افزایش بیشتر مشاغل در این بخش ها می شود. همه بخشهای اولیه و ثانویه برای رشد به سرمایه نیاز دارند و نیاز به سرمایه توسط سیستم مالی متعادل می شود.
امنیت یک حق در سود/سود یا دارایی های صادرکننده است. معمولا, بازارهای مالی با قیمت گذاری شفاف مشخص, قوانین تجارت ساده, هزینه ها و هزینه, و نیروهای بازار که تصمیم می گیرید قیمت اوراق بهادار که فروش.
بازارهای مالی بر افکار عمومی تاثیر می گذارد و یک طرح کلی از چشم انداز اقتصادی را فراهم می کند. افزایش مداوم در بورس اوراق بهادار مانند بسیار خوب/بورس می دهد اعتماد به نفس به کسب و کار. در چنین سناریوهایی کسبوکارها کارمندان بیشتری را استخدام میکنند و بیکاری را کاهش میدهند و به نوبه خود عواید یکبار مصرف بیشتری را برای مردم عادی تولید میکنند. در مورد کاهش بازار, و یا در صورت سقوط بازار, کسب و کار می شود نگران تامین مالی خود را, ساخت اخراج, و وحشت در اکوسیستم اقتصادی.
بازارهای سرمایه و موسسات مانند بانک ها نقش کلیدی در اقتصاد با کنترل خطرات و تخصیص پس انداز به فعالیت های تولیدی بازی, اف تسهیل توسعه اقتصادی, و افزایش رفاه کلی در حالی که در حال اجرا هموار. ترکیب مناسبی از بازار مالی به خوبی توسعه یافته و تنوع محصولات سرمایه ای و منابع موجود بهتر با نیازهای سرمایه گذاران و همچنین کسانی که به دنبال سرمایه هستند و دارای سرمایه اضافی هستند مطابقت دارد. بنابراین سوخت رسانی به موتور اقتصاد و یا به سادگی تشکیل سرمایه. یک اقتصاد سالم تنها زمانی می تواند وجود داشته باشد که یک بازار توسعه یافته وجود داشته باشد.
بازار مالی هند پس از لیبرالیزه کردن سیاست ها در سال 1991 توسعه یافته و اکنون بزرگتر شده است و با گذشته در دهه 1980 متفاوت است.
یک بازار مالی موثر می تواند اهداف زیر را دنبال کند:
- حمایت از سرمایه گذاران مدیریت سرمایه خود را برای افق های زمانی مختلف با محصولات مالی.
- این منبع سرمایه برای کسب و کار بسته به کوتاه مدت و یا بلند مدت تامین مالی مورد نیاز برای هر دو خصوصی و همچنین دولت فراهم می کند.
- به حداقل رساندن خطرات توسط برخی از استراتژی ها مانند پوشش یا تنوع.
- به عنوان یک چشم انداز منعکس کننده شرایط اقتصادی کشور/ایالت ها عمل کنید.
تقویت کننده اعتماد به نفس برای جذب سرمایه از طریق ورودی یا سرمایه گذاری خارجی.
دسترسی به اطلاعات را برای فعالان بازار فراهم می کند که اقدامات احتیاطی را امکان پذیر می کند.
بازار مالی به منبعی برای قضاوت در مورد عملکرد اقتصادهای جهانی یا ملی در سناریوی امروز تبدیل شده است. اثر سیاستهای اقتصادی دولت از قبیل مالی و پولی را میتوان به راحتی در بازارهای بورس و اوراق قرضه مشاهده کرد. حجم معاملات سهام و اوراق قرضه نشان دهنده عملکرد مشاغل و همچنین حاکمیت است. مثلا, وقتی بانک مرکزی تصمیم به افزایش/کاهش نرخ بهره می گیرد, اثر را می توان به راحتی در بازار اوراق قرضه/سهام مشاهده کرد.
اقتصادهای توسعه یافته از بازارهای مالی برای حفظ ثبات اقتصادی و اجتماعی خود و افزایش سطح اقتصادی خود استفاده می کنند. اقتصادهای در حال توسعه یا در حال توسعه به بازارهای مالی نگاه می کنند تا برنامه توسعه خود را برای ثبات اجتماعی و اقتصادی تسریع کنند. برای اقتصادهای جدید یا اقتصادهای در حال توسعه رشد بازار مالی بستگی به اصلاحات انجام شده توسط دولت دارد همچنین اصلاحات باید به گونه ای باشد که با فرکانس نیازهای سرمایه گذاران سطح محلی یا بین المللی مطابقت داشته باشد. از این رو به رشد و توسعه بخش مالی برای دستیابی به عامل اشتغال زایی و کاهش فقر اهمیت قابل توجهی می دهند .