بزرگ یا کوچک ، تصمیمات می تواند در همه سطوح چیزها را تغییر دهد. در زیر ، ما جوانب مثبت و منفی ترین مدلهای تصمیم گیری را بررسی خواهیم کرد تا بتوانید رویکردی را برای متناسب با سبک مدیریت خود پیدا کنید.
علامت هر مدیر خوب قادر است در زمان مناسب تصمیم درستی بگیرد ، حتی اگر شرایط دقیقاً ایده آل نباشد. صرف نظر از بخش و صنعت ، این یک عنصر مهم هر نقش مدیریتی است ، که می تواند روی کارمندان تأثیر بگذارد و مسیری که یک شرکت ممکن است پیش برود.
بزرگ یا کوچک ، تصمیمات این قدرت را دارند که هر دو سطح خرد و کلان را تغییر دهند. این که آیا این میان وعده هایی است که در یک جلسه یا تغییر در فرهنگ شرکت انجام می شود ، مدیریت در زمان بحران بسیار زیاد است.
خبر خوب این است که چندین مدل تصمیم گیری مختلف وجود دارد که مدیران می توانند در صورت لزوم از آن استفاده کنند. در اینجا ، ما برخی از رایج ترین تئوری ها ، از جمله جوانب مثبت و منفی آنها را بررسی خواهیم کرد تا ببینیم که کدام روش صحیح برای سبک مدیریت شما است.
ناوبری سریع
اهمیت تصمیم گیری در تجارت
به نظر می رسد تصمیم گیری مانند یک ایده نسبتاً ساده است. از این گذشته ، همه باید آنها را در نقاط بی شماری از زندگی خود قرار دهند. اما بسیاری از مدیران غالباً از این موضوع که واقعاً مهم است ، چشم پوشی می کنند.
در یک زمینه تجاری ، یک فرایند رسمی به مشاغل اجازه می دهد تا تصمیماتی آگاهانه تر و در نظر گرفته شود که اقدامات خاص را در حال حرکت باشد. انجام این کار مزایای معدودی را نیز فراهم می کند ، که به شما کمک می کند تا واقعاً تصمیم گیری مهم در تجارت باشد. این مزایا شامل:
مدیریت بیشتر وقت و پول: مدیر که مدت زمان زیادی برای تصمیم گیری می گیرد می تواند تأثیر ضرب و شتم بر تیم خود داشته باشد. هنگامی که آنها در مورد یک تصمیم در تاریکی نگه داشته می شوند ، طول می کشد تا آنها در ذهنیت لازم برای عمل به این تصمیم باشند. برعکس ، تصمیمات سریع برای تیم های کارآمدتر بسیار مساعد تر است و هرچه تیم کارآمدتر باشد ، زمان و هزینه بیشتری می تواند در دراز مدت پس انداز کند.
با اعتماد به نفس ، کارمندان متعهد تر: وقتی کارکنان می دانند که تصمیمات با منطق ، عقل و بهترین منافع آنها در ذهن گرفته می شود ، به احتمال زیاد به اهدافی که سازمان شما به آن هدف دارد متعهد هستند. از طرف دیگر ، یک رهبر غیرقابل توصیف می تواند با کمبود اعتماد ، کارمندان کمتر توانمند و افت انگیزه روبرو شود.
نمایندگی مؤثرتر: همه رهبران خوب نماینده هستند. و وقتی در مورد آن فکر می کنید ، عمل نمایندگی تصمیم گیری در عمل است. از طریق تصمیم گیری مناسب ، شما قادر خواهید بود به طور مؤثرتری واگذار کنید و به کارکنان خود اطلاع دهید که چه کاری باید انجام شود و با اطمینان بیشتر.
اشتباهات کمتری: وقتی به عنوان یک رهبر تعیین کننده تر هستید ، مسیری روشن را تنظیم می کند که تیم شما می تواند از آن پیروی کند. هنگامی که آنها در مورد آنچه باید انجام شود روشن است ، اشتباهات در حال افزایش بسیار آسان تر می شود. با این وجود ، جهت گیج کننده و عدم اعتماد به نفس در تصمیمات خود ، می تواند تیم شما را از آنچه قرار است انجام دهند مطمئن نباشند - و این زمانی است که اشتباهات می توانند شروع به لغزش کنند.
چگونه می توان مهارت های تصمیم گیری در تجارت را بهبود بخشید
این هیچ راز نیست که تصمیم گیری می تواند بخش خوبی از روز شما را به خود بگیرد. و هنگامی که ساعت ها و دقیقه ها علیه شما هستند ، می تواند منجر به انتخاب های عجله و عجولانه شود - به خصوص اگر مجبور شوید در طول یک روز چند مورد از آنها را بسازید.
این خستگی تصمیم در عمل است. ابر ذهنی که می تواند جمع شود ، اغلب به معنای اقدامات تحریک آمیز است نه تصمیمات آگاهانه. برای جلوگیری از این امر ، این استراتژی های مؤثر را برای بهبود تصمیم گیری خود ارائه دهید.
تصمیمات کمتری بگیرید: تصمیمات اثر تجمعی بر ما می تواند خسته کننده باشد. سعی کنید با کاهش تعداد تصمیماتی که باید در طول روز اتخاذ کنید ، این خستگی را به حداقل برسانید. با ساده تر کردن انتخاب های ما ، انرژی ذهنی بیشتری را برای قرار دادن گزینه های بزرگتر و مهمتر به ما می دهد.
تصمیمات مربوط به دیگران: ما می توانیم با واگذاری آنها به کارمندان به همان روشی که می توانیم وظایف خود را به آنها واگذار کنیم ، تعداد تصمیمات لازم را کاهش دهیم. درخواست دیگران برای مراقبت از تصمیمات نه تنها شما را آزاد می کند ، بلکه به کارکنان این امکان را می دهد تا از کار خود احساس قدرت و درگیر کنند.
صبح تصمیم گیری کنید: بعد از ظهر ، این احساس بعد از ناهار می تواند احساس خستگی و لاغر شدن کند. در عصر ، تصمیمات خطرناک و عجولانه بیشتر اتفاق می افتد. با این حال ، صبح می تواند منجر به تصمیمات دقیق و خوب فکر شود. اگر تصمیم بزرگی دارید که به تمام توجه شما نیاز دارد ، سعی کنید در AM از آن مراقبت کنید.
به خودتان مهلت دهید: در طول یک پروژه ، چند تصمیم در آخرین لحظه وجود دارد که توجه آنها را به خود جلب نمی کنند. برای مقابله با این ، سعی کنید مهلت های مینی ایجاد کنید. انجام این کار به شما امکان می دهد زودتر از آنچه که معمولاً انجام می دهید عمل کنید ، و تصمیم گیری های تکانشی و یازدهم را با انتخاب های هوشمند و آگاه مدت قبل از پایان یافتن پروژه جایگزین کنید.
مدلهای مختلف تصمیم گیری
قبل از اینکه به مشخصات خود بپردازیم ، ارزش این را دارد که بپرسیم "مدل های تصمیم گیری چیست؟"در اصل ، یک مدل تصمیم گیری روشی است که به یک فرد یا تیمی اجازه می دهد تا تصمیماتی را اتخاذ کند که به عنوان یک شرکت به نفع یک شرکت باشد.
این روش از مدل به مدل دیگر متفاوت است ، اما هدف هر مدل یکسان است: اجازه دهید شما یا تیم خود را تجزیه و تحلیل کرده و سپس بر چالش ها غلبه کنید. به دلیل رویکردهای متفاوت ، میزان کاملی از مدلهای تصمیم گیری به این معنی است که آنها برای افراد دارای سبک های مختلف یادگیری فوق العاده مفید هستند.
برای کمک به شما در یافتن مدلی متناسب با سبک مدیریت خود ، اجازه دهید نگاهی به برخی از محبوب ترین مدل های تصمیم گیری در زیر بیندازیم.
نمونه های تصمیم گیری مؤثر در محل کار
در حالی که نمونه های خاص تصمیم گیری در محل کار از بخش به بخش دیگر متفاوت خواهد بود ، موارد زیر سناریوهای خاصی هستند که شامل درجات مختلف تصمیم گیری است که افراد و تیم ها ممکن است روزانه در نظر بگیرند:
- پیشرو جلسات طوفان مغزی برای نام محصولات جدید
- انجام تجزیه و تحلیل پیشنهادات تجاری برای انتخاب بهترین رویکرد (مانند انتخاب آژانس تبلیغاتی برای رهبری یک کمپین)
- دریافت ورودی از کارکنان به منظور تصمیم گیری مهم در مورد آینده در مورد آینده خود
- شناسایی راه های صرفه جویی در هزینه ها در مناطق مختلف تجاری
- وزن گیری پتانسیل رهبری اعضای مختلف تیم برای ارتقاء
- تحقیق در مورد پیامدهای احتمالی قانونی یا لجستیکی در مورد سیاست جدید شرکت
مدل تصمیم گیری منطقی
اغلب به عنوان رویکرد کلاسیک ذکر می شود ، مدل منطقی تصمیم گیری متداول ترین روش است و به طور معمول از مراحل زیر تشکیل می شود:
- شناسایی مشکل یا فرصت
- جمع آوری و سازماندهی اطلاعات مربوطه
- تجزیه و تحلیل وضعیت
- توسعه طیف وسیعی از گزینه ها
- ارزیابی و اختصاص یک مقدار به هر گزینه
- انتخاب گزینه ای که احساس می کنید بهترین است
- قاطعانه روی آن گزینه عمل می کند
جوانب مثبت مدل منطقی
مدل منطقی امکان دستیابی به یک رویکرد عینی را فراهم می کند که براساس داده های به دست آمده علمی برای دستیابی به تصمیمات آگاهانه باشد. این احتمال خطا و فرضیات را کاهش می دهد. همچنین به به حداقل رساندن احساسات مدیر کمک می کند که ممکن است در گذشته به قضاوت های ضعیف منجر شود.
این بدان معنی است که ، با توجه به روش گام به گام ، تصمیم گیرندگان برای مقابله با مشکلات دشوار در محیط های پیچیده مجهز هستند.
منفی مدل منطقی
این فرایند گاهی اوقات با اطلاعات کافی محدود می شود ، که اگر یک مدیر مجبور باشد هر گزینه دیگری را که برای دستیابی به تصمیم گیری در نظر گرفته است ، در نظر بگیرد و سپس ارزیابی کند.
محدودیت های زمانی نیز می تواند یک مسئله باشد. از آنجا که اطلاعات زیادی لازم است ، زمان لازم برای مشاهده ، جمع آوری و تجزیه و تحلیل نیز ضروری است. در یک محیط تجاری پر سرعت که زمان بسیار مهم است ، مدل منطقی تا حدودی محدود است.
این همچنین رویکردی است که تمایل دارد از طرف احتیاط اشتباه کند. با محدود کردن تصمیم گیری بر اساس آنچه فقط در دسترس است ، ممکن است شما نتوانید خطرات لازم را برای موفقیت در نظر بگیرید.
کدام شرکت ها از مدل منطقی استفاده می کنند؟
شرکت های نوآوری بزرگتر در سوئد ، مانند ولوو و اریکسون ، با استفاده از فرآیندهای ساختار یافته برای مدیریت فرآیندهای خود ، به مدل منطقی پایبند هستند و اغلب با تعداد زیادی از افراد همکاری می کنند ، همه با تخصص متفاوت.
مدل تصمیم گیری بصری
در مقایسه با قضاوت های عینی مدل منطقی ، مدل تصمیم گیری بصری بسیار کمتر ساختار یافته است و نظرات ذهنی تر را انتخاب می کند-هرچند که فقط مبتنی بر احساسات روده نیست. در عوض ، موارد زیر را در نظر می گیرد:
- به رسمیت شناختن الگوی - دیدن الگوهای در رویدادها و اطلاعات و استفاده از آنها برای کشف یک دوره عمل
- شناخت شباهت - دیدن شباهت ها در موقعیت های قبلی و شناخت علت و تأثیر یک وضعیت خاص
- شور - درک اهمیت اطلاعات و نحوه تأثیر آن بر قضاوت شخصی
جوانب مثبت مدل بصری
در مقایسه با مدل منطقی ، تصمیم گیری بصری امکان دستیابی به تصمیمات سریع را فراهم می آورد ، در حالی که درجه ای از احساس روده به این معنی است که مدیران می توانند هنگام نتیجه گیری ، ایده های ضد شهود را از بین ببرند.
از آنجا که احساسات شخص را در نظر می گیرد ، تضمین می کند که احساسات مثبت به نفع آنها استفاده می شود و از آنها به عنوان راهی برای ایجاد انگیزه در طی فرآیند استفاده می شود.
برخلاف ساختار مدل عقلانی ، که از طریق مراحل پیشرفت می کند ، مدل بصری تصمیم می گیرد همه چیز را به عنوان یک تصویر بزرگتر ببیند. در نتیجه ، شهود می تواند به مدیران کمک کند تا قطعه ای از داده های جدا شده ، حقایق و ارقام را در یک دید منسجم از آنچه باید انجام شود ، ادغام کنند.
منفی مدل بصری
مدل بصری به شدت به تجربه و قضاوت شخص تکیه می دهد. در نتیجه ، احساسات و تجربه ناکافی ممکن است به قضاوت پر پیچ و خم ختم شود و تصمیمات ضعیف و تحریک آمیز را اتخاذ کند.
کدام شرکت ها از مدل بصری استفاده می کنند؟
شهود و مدل تفکر آن واقعاً نمی تواند به هر روش قابل اندازه گیری اندازه گیری شود. با این وجود ، Gut Instinct سهم نسبتاً خوبی از طرفداران خود دارد ، هیچ چیزی بیشتر از آنکه مالکوم گلادول ، نویسنده و سخنران عمومی که به طور طولانی در مورد این ایده نوشته است.
وقتی به رهبرانی فکر می کنیم که به غرایز خود اعتماد داشتند ، ما به افرادی مانند هنری فورد یا بیل آلن ، مدیرعامل بوئینگ در دهه 1950 فکر می کنیم ، که 16 میلیون دلار برای دستیابی به سفرهای هوایی غیرنظامی همانطور که امروز می شناسیم شرط می بندند. ما حتی می توانیم آن را در حال حاضر ببینیم ، با افرادی مانند مدیرعامل Uber Travis Kalanick ، چهره ای بحث برانگیز که علی رغم مقاومت شدید در برابر شارژ مشتریان بیشتر برای این سرویس ، به اسلحه های خود گیر کرده است.
تشخیص مدل تصمیم گیری اولیه
ترکیبی از دو مدل فوق ، مدل اولیه تصمیم گیری هنگامی شروع می شود که یک مدیر به سرعت یک وضعیت را ارزیابی کند ، آن را با موقعیت های گذشته مقایسه کند ، الگوهای را تشخیص می دهد و یک اسکریپت اکشن ذهنی ایجاد می کند که از طریق سناریو تا نتیجه گیری آن اجرا می شود.
این منجر به دو گزینه می شود:
-تصمیم گیرنده هیچ نقصی در سناریوی خود پیدا نمی کند و در مورد مسیر انتخابی خود که توسط فیلمنامه ای که آنها ابداع کرده اند بیان شده است.
-تصمیم گیرنده در اسکریپت عمل خود با مشکلی روبرو می شود. آنها سپس با یک فیلمنامه متفاوت شروع می کنند و روند کار را تکرار می کنند تا یک سناریو با موفقیت بازی کند.
یک تصمیم گیرنده باتجربه الگوهای تشخیص پیشرفته تری خواهد داشت و سناریوهای گذشته بیشتری برای شکل گیری از اسکریپت اکشن خود ترسیم می شود. در عین حال ، تصمیم گیرندگان با تجربه کمتری ممکن است بیشتر به دنبال عیب یابی سناریوهای ذهنی باشند.
جوانب مثبت مدل اولیه شناخت
از آنجا که از استدلال منطقی و شهودی استفاده می شود ، درجه ای از شبیه سازی ذهنی را از پیش بینی های شما فراهم می کند. از اینجا ، در صورت بروز مشکلات می توانید از بروز مشکلات جلوگیری کنید زیرا از قبل روحی بازی شده است.
منفی مدل اولیه تشخیص
مدیران بی تجربه ممکن است زمانی این مدل را انتخاب کنند که یکی از دو مدل دیگر در موقعیتهای خاص مناسبتر باشد، مانند تصمیمگیریهای غیر بحرانی.
رویکرد آزمون و خطا آن را نسبتاً وقت گیر می کند. اگر زمان مهم باشد، یک مدیر ممکن است اولین اقدام را انتخاب کند که ممکن است رضایت بخش نباشد.
کدام شرکت ها از مدل شناسایی اولیه استفاده می کنند؟
همراه با انواع مختلف بخش های تجاری، این مدل برای رهبران وابسته به آتش نشانان، واحدهای جستجو و نجات و سایر خدمات اضطراری بسیار موثر است.
مدل تصمیم گیری هنجاری
مدل هنجاری که به نام مدل تصمیمگیری Vroom Yetton نیز نامیده میشود، مدل هنجاری به رهبران و مدیران کمک میکند تا میزان مشارکت تیمشان در فرآیند تصمیمگیری را تعیین کنند.
وروم پنج نوع فرآیند تصمیم گیری را شناسایی کرد که در ادامه میزان مشارکت تیم را افزایش می دهد. این فرآیندها به شرح زیر است:
تصمیم بگیرید: رهبر قبل از اعلام تصمیم خود به گروه، تصمیم می گیرد و مشکل را حل می کند. اطلاعات سایر اعضای تیم ممکن است جمع آوری شود یا نباشد.
مشورت انفرادی: رهبر به هر یک از اعضای تیم به صورت جداگانه نزدیک می شود و مشکل را به آنها ارائه می دهد. پس از یادداشت پیشنهادات آنها، رهبر تصمیم می گیرد - با یا بدون اطلاعات ارائه شده توسط تیم خود.
مشورت با گروه: رهبر یک جلسه گروهی برگزار می کند تا مشکل را به همه حاضران ارائه دهد. هر یک از اعضای تیم میتواند پیشنهاداتی را ارائه کند، که سپس رهبر به صلاحدید خود برای تصمیمگیری استفاده میکند.
تسهیل: مشابه مرحله قبل، رهبر مشکلی را به تیم ارائه می دهد. با این حال، این بار، تصمیم با اجماع گروهی گرفته می شود، نه تنها رهبر.
نماینده: در اینجا، رهبر کنترل را به طور کامل به تیم واگذار می کند. پس از ارائه اطلاعات در مورد مشکل، آنها تشویق می شوند تا خودشان تصمیم بگیرند.
جوانب مثبت مدل هنجاری
از آنجایی که هیچ فرآیند تصمیمگیری واحدی با هر سناریویی مطابقت ندارد، مدل هنجاری برای انواع رویکردهای مختلف مناسب است، خواه به چیزی مستبدانه نیاز داشته باشید یا فرآیندی دموکراتیکتر که در آن به نظرات دیگران ارزش داده میشود و عمل میشود.
سادگی آن نیز به نفع آن است، بنابراین می تواند توسط رهبران در تمام سطوح یک شرکت استفاده شود.
معایب مدل هنجاری
در حالی که مدل هنجاری قطعاً کاربردهای خود را دارد، این رویکرد در شرایط خاص کارایی خود را از دست می دهد. به عنوان مثال، ممکن است ملاحظات مهمی مانند احساسات و سبک کار تیم شما - و همچنین پیچیدگی کار در دست را در نظر نگیرد.
کدام شرکت ها و مشاغل از مدل هنجاری استفاده می کنند؟
درجه کاربرد بالای مدل هنجاری به این معنی است که هم برای اتاق های هیئت مدیره و هم برای عملیات انبار به طور یکسان مناسب است. همچنین هنگامی که توسط مدیرانی استفاده میشود که با مشارکت تیم خود در وظایف خود پیشرفت میکنند و همچنین میخواهند تصمیمگیری خود را بر این اساس بهبود بخشند، بسیار سودمند است.
سوگیری و خطا در تصمیم گیری
مطمئناً هر تصمیمی که می گیرید مطابق میل شما نیست. حتی با وجود تحقیقاتی که برای حمایت از آن انجام شده است، سوگیری شناختی به این معنی است که حتی بازترین و بیطرفترین کارمندان نیز میتوانند قضاوت خود را مبهم کرده و تفکر خود را منحرف کنند.
در زیر، مجموعهای از رایجترین سوگیریهایی را که اغلب در تصمیمگیری تجاری رخ میدهند، پیدا خواهید کرد که باید مراقب آنها باشید.
سوگیری تایید: تا به حال به دنبال اطلاعاتی هستید که از باورهای موجود شما پشتیبانی می کند، حتی اگر داده ها و شواهد قوی بر خلاف آن وجود داشته باشد؟وقتی تمام اطلاعات مربوطه را در نظر نگیرید - حتی اگر خلاف آن چیزی باشد که شما معتقدید - اغلب متوجه می شوید که با سوگیری تاییدیه مخالفت می کنید.
لنگر انداختن: آسان است که در مراحل اولیه تصمیم گیری به اطلاعات دسترسی داشته باشید و سپس از آن برای قضاوت نهایی خود استفاده کنید. بهجای نتیجهگیری عجولانه بر اساس آنچه به عنوان «لنگر» معرفی کردهاید، حتماً قبل از تصمیمگیری به کل تصویر نگاه کنید.
سوگیری بیش از حد اعتماد به نفس: دیدگاه غیر واقعی از مهارت های تصمیم گیری شما اغلب می تواند منجر به انتخاب های عجولانه و غریزی شود. و اگرچه عمل کردن از روی قوز مطمئناً ارزش خاص خود را دارد، کسانی که بیش از حد به توانایی خود ایمان دارند اغلب خود را تسلیم این تعصب خاص میکنند.
اثر هاله: اگر متوجه شدید که تحت تأثیر ویژگیهای مثبت یا حتی ویژگیهای منفی شخص دیگری هستید، در هنگام تصمیمگیری به راحتی میتوانید از طرز تفکر او پیروی کنید یا آن را رد کنید. اینها باورهای بی اساس هستند که لزوماً به تصمیم گیری صحیح تبدیل نمی شوند.
اشتباه قمارباز: وقتی صحبت از تصمیم گیری می شود، نتایج بسیار نامشخص هستند. آنچه قبلاً ممکن است برای شما مؤثر بوده باشد، به احتمال زیاد تأثیر کمی بر نحوه پیش رفتن اوضاع در آینده خواهد داشت.
تعصب باند: پیروی از گله فقط به این دلیل که دیگران یک ایده را اتخاذ کرده اند مطمئناً می تواند وسوسه انگیز باشد ، اما این نقش فردی شما را در تصمیم گیری کاهش می دهد. به یاد داشته باشید ، فقط به این دلیل که دیگران از یک خط خاص پیروی می کنند ، به این معنی نیست که شما نیز مجبور هستید.
تأثیر قرار گرفتن در معرض: مشابه با مغالطه قمارباز ، اثر قرار گرفتن در معرض صرف زمانی صورت می گیرد که تصمیم گیرنده ترجیح نظرات ، افراد یا اطلاعاتی را که قبلاً با آنها آشنا بوده اند ، داشته باشد.
تعصب عقب مانده: همه ما می دانیم که عقب نشینی 20/20 است ، اما تعصب در تصمیم گیری می تواند به خصوص آسیب برساند. این تعصب زمانی اتفاق می افتد که شما اعتقاد دارید که نتیجه تصمیم را قبل از تصمیم گیری دقیق پیش بینی کرده اید (حتی اگر این کار را نکردید). این امر باعث می شود که به نتایج عینی نگاه کنیم.
هوش تجاری و تصمیم گیری
یک پدیده فزاینده در بین رهبران مشاغل ، هوش تجاری به فرایندهایی اشاره دارد که داده های کمی و کیفی را برای تصمیم گیری در کنار هم قرار می دهند. ریشه در علم و مهندسی ، جایی که از تجزیه و تحلیل داده ها برای بهبود تصمیم گیری استفاده می شود ، هوش تجاری به شرکت ها اجازه می دهد تا تشخیص های دقیق و دقیقی را انجام دهند. و با شناسایی این نکات درد ، آنها می توانند تصمیمات تاکتیکی بسیار آگاهانه و آگاهانه تری بگیرند که به طور کلی به تجارت کمک می کند.
از طریق جمع آوری و جمع آوری داده ها ، هوش تجاری به مشاغل اجازه می دهد تا بر اساس یافته های خود اقداماتی را انجام دهند ، که به مدیریت ریسک کمک می کند و مزایای مختلفی را ارائه می دهد ، از جمله:
پیش بینی روند
اطلاعات تجاری مجموعه ای از ابزارهای بزرگ را پوشش می دهد. نرم افزار ERP ، یکی از بسیاری از ابزارهای اطلاعاتی تجاری که در دسترس است ، توانایی پیش بینی روند بازار را دارد.
بگویید تجارت شما در حال رشد است و می خواهد نیاز به سرمایه گذاری در استخدام کارمندان را پیش بینی کند. از طریق چنین نرم افزاری می تواند ، از آنجا که در حال حاضر حاوی اطلاعاتی است که شامل افزایش پیش بینی شده در فروش است.
ایجاد اهداف واقع بینانه
تجزیه و تحلیل بازار قطعاً می تواند مفید باشد ، اما وقتی عوامل داخلی را نادیده می گیرد ، نتایج به اندازه مؤثر نخواهد بود. از طرف دیگر ، اطلاعات تجاری به شرکت ها اجازه می دهد با ارائه گزارش هایی که زمینه فعلی تجارت شما را نشان می دهد ، اهداف کارآمد را تعیین کنند. این به شما امکان می دهد اهداف خود را در میان آب و هوای فعلی بازارهای خود تنظیم کنید.
استفاده بیشتر از داده های شفاف
هوش تجاری از طریق سیستم های خودکار خود می تواند خطرات خطای انسانی و کلاهبرداری را در هنگام تولید اطلاعات تا حد زیادی کاهش دهد. وقتی داده ها قابل اعتماد هستند، تمایل بیشتری به اعتبار بیشتری دارند. و در جایی که نیاز به تصمیم گیری باشد، هرچه داده های معتبرتری در دست داشته باشید، تیم شما به توانایی شما برای تصمیم گیری صحیح اعتماد بیشتری خواهد داشت.
برای اطلاع از آخرین اخبار و ویژگی های SEFE Marketing & Trading اینجا را کلیک کنید یا از بخش مشاغل ما دیدن کنید تا از آخرین فرصت های شغلی ما مطلع شوید.
نظرات، نظرات و مواضع بیان شده در این مقاله به تنهایی مربوط به ارائه دهندگان محتوای شخص ثالث ما است و نمایانگر نظرات بازاریابی و تجارت SEFE نیست. صحت، کامل بودن و اعتبار هر یک از اظهارات بیان شده در این مقاله تضمین نمی شود. SEFE Marketing & Trading هیچ گونه مسئولیتی در قبال خطاها، حذفیات یا اظهارات نمی پذیرد.