در اقتصاد، تعادل عمومی زمانی وجود دارد که تقاضا و عرضه در تعادل یا هماهنگی کامل باشند. هدف اصلی این نظریه شناسایی شرایط دقیقی است که در آن تقاضا و عرضه با یکدیگر برابر میشوند و قیمتها ثابت میشوند.
شما آزاد هستید که از این تصویر در وب سایت، الگوها و غیره خود استفاده کنید، لطفاً یک پیوند انتساب به ما ارائه دهید چگونه منبع را ارائه کنیم؟پیوند مقاله برای پیوند به عنوان مثال: منبع: General Equilibrium (wallstreetmojo. com)
تجزیه و تحلیل تعادل عمومی شامل مطالعه عمیق متغیرهای اقتصادی متعدد و روابط متقابل آنها برای درک چگونگی عملکرد بازارهای مختلف یک اقتصاد به عنوان یک کل است. بنابراین، با نظریه تعادل جزئی، که بازارهای واحد را تحلیل می کند، متفاوت است. برای اینکه یک اقتصاد در تعادل عمومی باشد، خدمات فاکتورهای آن، به عنوان مثال، شرکت ها و مصرف کنندگان، باید به طور همزمان در تعادل باشند.
فهرست مطالب
خوراکی های کلیدی
- تعریف تعادل عمومی به نظریه ای اشاره دارد که توضیح می دهد چگونه نیروهای تقاضا و عرضه به طور پویا در بازارها تعامل دارند و در نهایت منجر به تعادل قیمت می شود.
- مفروضات مختلف تعادل عمومی غیر واقعی هستند. به عنوان مثال، سلایق و ترجیحات افراد یکسان نمی ماند. آنها به مرور زمان تغییر می کنند.
- برخلاف تعادل جزئی، این نظریه یک اقتصاد را به عنوان یک کل با در نظر گرفتن روابط متقابل چندین متغیر تحلیل می کند.
- یک اقتصاددان فرانسوی به نام لئون واروس این نظریه را در قرن نوزدهم برای پرداختن به یک مشکل اقتصادی بسیار مورد بحث ارائه کرد.
نظریه تعادل عمومی توضیح داده شد
تعریف تعادل عمومی به نظریه ای اشاره دارد که توضیح می دهد چگونه تقاضا و عرضه در یک اقتصاد با بازارهای مختلف به طور همزمان برابر می شوند. سعی میکند توضیح دهد که قیمت، تقاضا و عرضه چگونه در یک اقتصاد کار میکنند، نه در یک بازار خاص یا واحد.
لئون واروس، اقتصاددان فرانسوی، این مفهوم را در قرن نوزدهم توسعه داد. از این رو، افراد از آن به عنوان تعادل عمومی والراسی نیز یاد می کنند. این مفهوم همان تعادل اقتصادی است. هر دوی این نظریه ها از مدل قیمت تعادلی برای تحلیل اقتصادها استفاده می کنند.
این مفهوم باعث ایجاد توالی های علت و معلولی در مورد تغییرات در قیمت ها و مقادیر محصولات و خدمات مربوط به کل اقتصاد می شود. این تئوری فقط در صورتی وجود دارد که تمام قیمت ها در تعادل باشند. به عبارت دیگر ، هر مصرف کننده باید درآمد خود را به گونه ای خرج کند که حداکثر رضایت خود را به همراه داشته باشد. تقاضا و عرضه عوامل تولید باید با قیمت های تعادل یکدیگر را متعادل کند. علاوه بر این ، همه بنگاه های موجود در هر صنعت باید در تمام سطوح و قیمت های خروجی در تعادل قرار بگیرند.
فرض
فرضیات تعادل عمومی به شرح زیر است:
- عادت و سلیقه مصرف کنندگان ثابت است.
- هیچ تغییری در تکنیک های تولید وجود ندارد.
- همه بنگاه ها دقیقاً با همان شرایط عملیات مربوط به تجارت را انجام می دهند.
- بازده به مقیاس ثابت است. وجود دارد که به کار کامل منابع ، از جمله نیروی کار.
- درآمد مصرف کنندگان ثابت است.(زمین ، نیروی کار ، سرمایه و کارآفرینی) بین مکان ها و مشاغل مختلف کاملاً متحرک باقی می ماند.
- هر واحد از خدمات محصول یکسان است. در بازارهای خدمات ، کالاها و فاکتور وجود دارد.
نمودار
بگذارید به یک نمودار نمودار تعادل عمومی نگاه کنیم.
شما آزاد هستید که از این تصویر در وب سایت، الگوها و غیره خود استفاده کنید، لطفاً یک پیوند انتساب به ما ارائه دهید چگونه منبع را ارائه کنیم؟پیوند مقاله برای پیوند به عنوان مثال: منبع: General Equilibrium (wallstreetmojo. com)
همانطور که می توان از شکل فوق ، در سطح قیمت و خروجی مشاهده کرد1و س1,تقاضا و تعادل یکدیگر و تعادل عمومی وجود دارد.
مثال
بگذارید به یک مثال تعادل کلی نگاه کنیم تا مفهوم را بهتر بشناسیم.
فرض کنید دو بخش فقط در اقتصاد A وجود دارد - تجارت و خانواده. فعالیت اقتصادی کشور شامل محصولات ، خدمات و پول در بین این دو بخش است. مصرف کنندگان محصولات و خدمات را در بازار کالا خریداری می کنند و تولید کنندگان در بازار فاکتور از آنها پول می گیرند.
به عبارت دیگر ، مصرف کنندگان برای خرید پیشنهادات خود به تولیدکنندگان می پردازند. در عوض ، تولید کنندگان به مصرف کنندگان برای خدمات ارائه شده به مشاغل ، دستمزدهای پرداخت شده برای نیروی کار و غیره پرداخت می کنند. از این رو ، یک جریان دایره ای از پرداخت ها بین مصرف کنندگان و تولید کنندگان وجود دارد. گفته می شود ، محصولات و خدمات در جهت مخالف جریان می یابند. محصولات از بخش تجارت به بخش خانواده می روند و خدمات از بخش خانواده به بخش تجارت می روند. فاکتور و قیمت محصول این دو جریان را پیوند می دهد.
اقتصاد به طور کلی تعادل است که حجم درآمد از تولید کنندگان به مصرف کنندگان ، حجم مخارج از مصرف کنندگان به تولید کنندگان با قیمت های خاص را متعادل می کند.
اهمیت
لئون والروس ، اقتصاددان فرانسوی ، تئوری تعادل عمومی را برای پرداختن به یک مسئله اقتصادی بسیار دلخراش توسعه داد. قبل از توسعه این تئوری ، تجزیه و تحلیل اقتصادی عملکرد عرضه ، تقاضا و قیمت را در بازارهای منفرد یا خاص توضیح داد. این نمی تواند وجود تعادل را برای هر بازار به طور همزمان در کل نشان دهد.
این نظریه با هدف نشان دادن چرا و چگونه هر بازار آزاد تمایل به حرکت به سمت تعادل دارد. گفته می شود ، باید توجه داشته باشید که بازارها به تعادل نمی رسند. آنها فقط تمایل دارند به سمت آن حرکت کنند. از این رو ، اقتصاددانان بر این باورند که مفهوم واقع بینانه نیست.
این تئوری بر روی فرآیندهای هماهنگی سیستم قیمت بازار آزاد ساخته شده است. این سیستم نشان می دهد که چگونه بازرگانان با سایر معامله گران درگیر یک فرآیند مناقصه می شوند و از طریق خرید و فروش کالاها معامله می کنند. قیمت معاملات به سایر مصرف کنندگان و تولید کنندگان نشان می دهد که فعالیت ها و منابع خود را در امتداد خطوط تجاری بیشتر سودآوری می کنند. با این وجود ، این فرض در معرض انتقاد بوده است.
محدودیت ها
محدودیت های این تئوری به شرح زیر است:
- لئون والروس این تئوری را بر اساس فرضیات غیر واقعی چندگانه توسعه داد. به عنوان مثال ، رقابت کامل یک ساختار نظری است و در واقعیت وجود ندارد.
- تجزیه و تحلیل تئوری عمومی استاتیک است. این تئوری فرض می کند که همه تولید کنندگان و مصرف کنندگان محصولات یکسان را به طور مرتب و بدون تأخیر تولید و مصرف می کنند و تصمیمات اقتصادی آنها در هماهنگی کامل است. علاوه بر این ، سلیقه ها و ترجیحات مصرف کنندگان یکسان است. با این حال ، چنین مواردی در واقعیت اتفاق نمی افتد. مصرف کنندگان و تولید کنندگان به همان روش فکر نمی کنند و عمل نمی کنند. علاوه بر این ، سلیقه ها و عادت های مصرف کنندگان به طور مداوم در حال تغییر است.
- به گفته جورج جوزف استیگلر ، این تئوری اشتباه است زیرا تجزیه و تحلیل های اقتصادی هرگز کلی نبوده است. او معتقد بود که هرچه تحلیل اقتصادی عمومی تر باشد ، محتوای آن کمتر بود.
تعادل عمومی در مقابل تعادل جزئی
دو روش برای مطالعه تعادل وجود دارد - جزئی و عمومی. هر دو مفهوم سهم مهمی در تحلیل اقتصادی دارند. از این رو ، افراد باید ایده روشنی از تفاوت های بین آنها داشته باشند. بگذارید به آنها نگاه کنیم.
تعادل عمومی | تعادل جزئی |
اقتصاد را به طور کلی تجزیه و تحلیل می کند. | تجزیه و تحلیل بازارهای منفرد. |
تأثیر چندین متغیر به طور همزمان برای استخراج آن در نظر گرفته می شود. | مشتق آن شامل در نظر گرفتن تأثیر دو متغیر است. تمام متغیرهای دیگر ثابت هستند. |
وابستگی متقابل و روابط متقابل بسیاری از متغیرها را در نظر می گیرد. | وابستگی متقابل بین متغیرها را نادیده می گیرد. |
اساس تجزیه و تحلیل کلان اقتصادی را تشکیل می دهد. | اساس تجزیه و تحلیل خرد اقتصادی را تشکیل می دهد. |
سوالات متداول (سؤالات متداول)
این تنها زمانی وجود دارد که تقاضا برای هر محصول برابر با عرضه باشد. با این حال ، بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که این تئوری فرضیات غیرواقعی دارد. به عنوان مثال ، رقابت کامل در واقعیت وجود ندارد و سلیقه ها و عادت های مصرف کنندگان ثابت نیست. از این رو ، آنها فکر می کنند تعامل پویا نیروهای عرضه و تقاضا نمی تواند منجر به تعادل قیمت شود.
این یک تئوری کلان اقتصادی است که اقتصاد را به طور کلی تجزیه و تحلیل می کند. این تئوری به طور گسترده چندین متغیر اقتصادی و همبستگی آنها را بررسی می کند تا درک کند که چگونه کل سیستم اقتصادی عملکرد دارد. این بازارهای انفرادی خلاف تعادل جزئی را تجزیه و تحلیل نمی کند.
نظریه تعادل عمومی به دلایل زیر ایستا است: · کلیه تولید کنندگان و مصرف کنندگان به طور مرتب کالاهای یکسان را بدون هیچ گونه تاخیر زمانی تولید و مصرف می کنند. اهداف ، سلیقه ها و عادات مصرف کنندگان ثابت است و تصمیمات اقتصادی آنها با تولید کنندگان هماهنگ است.
مقالات توصیه شده
این مقاله راهنمایی برای تعادل عمومی بوده است. ما فرضیات ، اهمیت ، مثال ، نمودار و مقایسه آن را با تعادل جزئی توضیح می دهیم. شما می توانید از مقاله های زیر اطلاعات بیشتری در مورد آن کسب کنید -