شاهکار الیوت چهار کوارتت است که در سال 1943 به عنوان کتاب صادر شد ، اگرچه هر "کوارتت" شعر کاملی است."سوخته نورتون" اولین کوارتت ها بود. در اشعار جمع آوری شده سال 1936 ظاهر شده بود. این یک مراقبه ظریف در مورد ماهیت زمان و ارتباط آن با ابدیت است. در مورد این مدل ، الیوت سه شعر دیگر نوشت: "Coker East" (1940) ، "نجات خشک" (1941) ، و "Gidding Little" (1942) - که او از طریق تصاویر زیبایی و قدرت دلخراش کاوش کردگذشته خود ، گذشته نژاد بشر و معنای تاریخ بشر. هر یک از اشعار خود سازگار بودند ، اما وقتی با هم منتشر می شدند ، آنها یک اثر واحد را تشکیل می دادند ، که در آن مضامین و تصاویر عود کردند و به صورت موسیقی توسعه یافتند و به وضوح نهایی رسیدند. این اثر تأثیر عمیقی بر عموم خواندن ایجاد کرد ، و حتی کسانی که نتوانستند اعتقادات مسیحی اشعار را بپذیرند ، تمامیت فکری را که الیوت با آن موضوع عالی خود را دنبال می کرد ، اصالت شکلی که او ابداع کرده بود و تسلط فنی آن را به رسمیت می شناختند. آیه اواین کار منجر به جایزه به الیوت ، در سال 1948 ، جایزه نوبل ادبیات شد.
نمونه بارز آیه الیوت در چهار کوارتت ، گذر در "Gidding Little" است که در آن شاعر با یک "شبح مرکب" ملاقات می کند ، یک کامپوزیت چهره ای از دو استاد خود: ویلیام باتلر Yeats و Stéphane Mallarmé. این صحنه در سحر در لندن پس از یک شب در یک کار در یک حمله هوایی در هنگام حمله هوایی برگزار می شود. استاد در نتیجه صحبت می کند:
از اشتباه به اشتباه ، روح عجیب و غریب ادامه می یابد ، مگر اینکه توسط آن آتش سوزی پالایش در جایی که باید در اندازه گیری حرکت کنید ، مانند یک رقصنده ، احیا شود. روز در حال شکستن بود. در خیابان بی نظم او مرا با نوعی ارزشگذاری ترک کرد و روی دمیدن شاخ محو شد.
گذرگاه 72 خط است ، در Terza Rima اصلاح شده. دیکته به همان اندازه که به زبان انگلیسی امکان پذیر است ، نزدیک به دانته است. و این یک نمونه خوب از اعتقاد الیوت است که یک شاعر می تواند کاملاً اصیل باشد وقتی که به مدل های خود نزدیک است.
نمایشنامههای الیوت، که با سوئینی آگونیستز (منتشر شده در سال 1926؛ اولین اجرا در سال 1934) شروع میشوند و با The Elder Statesman (اولین اجرا در سال 1958، انتشار 1959) پایان مییابند، به استثنای قتل در کلیسای جامع (منتشر و اجرا شده در 1935)، در سطح پایینتری قرار دارند. به غزل و شعر مراقبه. اعتقاد الیوت به اینکه حتی درام سکولار نیز افرادی را که ناخودآگاه به دنبال دین هستند جذب می کند، او را بر آن داشت که نمایش را بالاتر از سایر اشکال شعر قرار دهد. تمام نمایشنامه های او در یک بیت خالی از ابداع خودش است که در آن اثر متریک جدا از حس درک نمی شود. بنابراین او «درام شاعرانه» را به صحنه عمومی بازگرداند. اتحاد خانواده (1939) و قتل در کلیسای جامع تراژدی مسیحی هستند - اولی تراژدی انتقام و دومی گناه غرور. قتل در کلیسای جامع یک نمایش معجزهآمیز مدرن درباره شهادت توماس بکت است. بارزترین ویژگی این، موفق ترین نمایشنامه او، استفاده از گروه کر به شیوه سنتی یونانی است تا معنای عمل قهرمانانه را برای بشریت عادی درک کند. اتحاد خانواده (1939) از محبوبیت کمتری برخوردار بود. این شامل صحنههای تلخ و برخی از بهترین شعرهای دراماتیک از زمان الیزابت است، اما عموم مردم این ترجمه از داستان اورست را به یک درام داخلی مدرن گیجکننده میدانستند و از آمیختگی رئالیسم روانشناختی، مظاهر اسطورهای در یک نقاشی ناراحت بودند. پنجره اتاق، و یک گروه کر طنز از عموها و خاله ها.
پس از جنگ جهانی دوم، الیوت در سال 1949 با «کوکتل پارتی»، «کارمند محرمانه» در سال 1953 و «دولتمرد بزرگ» در سال 1958 به نوشتن نمایشنامه بازگشت. در آنها، الیوت قراردادهای فعلی تئاتر را در متعارف ترین حالت خود پذیرفت، سبک خود را در سطحی محاوره ای فرو برد و از قطعات غزلی که به نمایشنامه های قبلی او زیبایی می بخشید، اجتناب کرد. فقط کوکتل پارتی که بر اساس Alcestis of Euripides ساخته شده است، به موفقیت عمومی دست یافت. این نمایشنامهها علیرغم نقصهای آشکار نمایشی و عدم جلب همدردی تماشاگران با شخصیتها، موفق میشوند به مسائل اخلاقی و مذهبی با پیچیدگیهایی بپردازند و در عین حال تماشاگر را با طرحهای مسخره و برخی طنزهای اجتماعی زیرکانه سرگرم کنند.
حرفه الیوت به عنوان ویراستار کمکی به علایق اصلی او بود، اما بررسی فصلی او، معیار (1922-1939)، برجسته ترین مجله انتقادی بین المللی آن دوره بود. او از اوایل دهه 1920 تا زمان مرگش "مدیر" یا سردبیر شرکت انتشاراتی Faber & Faber Ltd. بود و به همین دلیل حامی سخاوتمندانه و تبعیض آمیز شاعران جوان بود.
الیوت به شدت زندگی خصوصی خود را در پس زمینه نگه داشت. در سال 1915 با ویوین هیگ وود ازدواج کرد. پس از سال 1933 او بیمار روانی بود و آنها جدا از هم زندگی می کردند. او در سال 1947 درگذشت. در ژانویه 1957 با والری فلچر ازدواج کرد که تا زمان مرگش با او خوشبخت بود و مجری ادبی او شد. او مسئول انتشار مجموعهای از نسخههای آثار و نامههای الیوت بود و همچنین اقتباس اندرو لوید وبر از شعر سبک الیوت از کتاب گربههای عملی Old Possum (1939) را در گربههای موزیکال (1981) تأیید کرد.
از دهه 1920 به بعد، تأثیر الیوت به عنوان یک شاعر و به عنوان یک منتقد - هم در بریتانیای کبیر و هم در ایالات متحده - بسیار زیاد بود، به ویژه در میان کسانی که مطالعه ادبیات انگلیسی را به عنوان یک رشته دانشگاهی مستقل ایجاد کردند. او همچنین مخالفان خود را داشت، از شاعران آوانگارد آمریکایی که معتقد بودند تلاش برای نوشتن در مورد آمریکای معاصر را کنار گذاشته تا شاعران سنتی انگلیسی که معتقد بودند او پیوندهای بین شعر و مخاطبان زیادی را از بین برده است. با این حال، در طول زندگی او، کار او موضوع تفسیرهای دلسوزانه بسیاری بود. از زمان مرگ او (و همزمان با چالش گستردهتری برای مطالعه آکادمیک ادبیات انگلیسی که احکام انتقادی او کمک زیادی به ایجاد آن کرد)، مترجمان بهطور قابل توجهی انتقادات بیشتری داشتند و بر رابطه پیچیده او با ریشه آمریکاییاش، دیدگاههای فرهنگی و اجتماعی نخبهگرایانهاش تمرکز کردند. و مفاهیم انحصارگرایانه او از سنت و نژاد. با این وجود، الیوت در شیوههایی که توجه مخاطبانش را جلب میکرد، با هیچ شاعر دیگری در قرن بیستم بینظیر بود.